رویای آشفته به قلم سمیه هرمزی
پارت شصت و چهارم :
بیحوصله چشمانش را در کاسه میچرخاند.
-چی چقدر ارزش داشت آیه خانوم.دم ظهری منو از خواب بلند کردی که بیای سوالهای بی سر و ته بپرسی؟
-انتقام از مهسا و پروین چقدر ارزش داشت.
به قیمت سکتهی شکیبا،فراری شدن مهر،طلاق گرفتن هژیر و مهسا و دعوای واحد و پروین.
شهره پوزخند می زند و آیه باز میپرسد:کینهی تو چقدر دیگه تلفات داره؟!حداقل بگو بدونیم نفر بعدی کیه.
-نمی فهمم چ
مطالعهی این پارت حدودا ۸ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۱۲۰ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
سمیه هرمزی | نویسنده رمان
همینجوری هم عقب افتادم راستش.حتی فکر کنم یه تاخیر داشته باشم
۴ ماه پیشNarges.g
00امیدوارم هرجا که هستی موفق و شاد باشی نویسنده جان
۴ ماه پیشسمیه هرمزی | نویسنده رمان
ممنون از دعای قشنگتون همچنین دوست عزیز
۴ ماه پیشگندم
۲۴ ساله 00وای خودا چقدر هیجانی شده...دست آیه درد نکنه..خداکنه شروین هم سر عقل بیاد..نویسنده جون زودتر از مهرآیین و کوروش هم پارت بزار دلمون تنگشونه
۴ ماه پیشسمیه هرمزی | نویسنده رمان
ممنون از همراهیتون به مهرآیین و کوروش هم میرسیم
۴ ماه پیشمریم گلی
00خیلی خیلی داره هیجانی میشه ،خدا رو شکر آیه پی به واقعیت برد ،سهره واقعا یه شیطان مجسمه ،دلم برای شروین هم می سوزه که آلت دست مادرش شد ،ممنونم نویسنده جان
۴ ماه پیشسمیه هرمزی | نویسنده رمان
شهره برای انتقام غرزند خودش رو بازیچه کرد و واقعا ناحقی بود
۴ ماه پیشرویا
10فعلا جریان و خوب نمیدونم ولی اینطور که معلومه آیه باید جلوی همه***رو بازخواست میکرد دوتا هم میزد تو دهنش بعدش دلم خنک میشد این حرفادر مقابل دردای مهر هیچی نبود ممنون نویسنده جان❤️
۴ ماه پیشسمیه هرمزی | نویسنده رمان
حرفهای آیه و***رو شروین شنید.تین امتیاز بزرگی بود چون شروین یک عمر با دروغهای مادرش بزرگ شد و در واقع از همشون نفرت داشت
۴ ماه پیشفاطمه
۴۰ ساله 00این واحد از کجا اومد کیه اصلا؟؟
۴ ماه پیشسمیه هرمزی | نویسنده رمان
یکی دیگه از سه برادر آیه پدر خیال
۴ ماه پیش
Narges.g
10چقدر قشنگ بود این پارت..نویسنده جون نمیشه هرروز پارت بزاری؟ دو روز درمیون واقعا ناحقیه اونم واسه همچین رمان قشنگی